نوشته شده توسط : داش حسین

خواهر، سرش رو بگیر اون طرف!!

نمی دانم چه شد که کشکی کشکی آر پی جی زن و تیر بارچی دسته مان حرفشان شد و کم کم شروع کردند به تند حرف زدن.......

  آره خوبه فحش بده. زود باش. بگو مرگ بر آمریکا!

  نه اینطوری دستت را تکان نده. نکنه می خواهی انگشتر عقیق ات را به رخ ما بکشی؟!

 



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
:: برچسب‌ها: خاطره , جنگ , لبخند پشت خاکریز , دعوا جنگی , دعوا , آر پی جی , تیربارچی , تیر بار چی , خنده ,
:: بازدید از این مطلب : 459
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داش حسین

آغاز آشنایی بنده با آیت‌الله خامنه‌ای به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد. یعنی به حدود سی‌وپنج سال پیش. ماجرا به این صورت بود كه من درس سطح‌ام تمام شده بود و دنبال این بودم كه در رشته‌های آخوندی چه رشته‌ای را دنبال كنم. بروم فقیه و مدرّس و نویسنده بشوم یا یك منبری باشم یا دفتر عقد و ازدواج داشته باشم. خدا به دلم بَرات كرد كه آخوند اطفال بشوم. الگو هم نداشتم. آمدم در كوچه‌ها‌ی كاشان، چندتا بچه را دعوت كردم. گفتم بیایید وسط كوچه تا برایتان قصه بگویم. از هفت تا بچه شروع كردیم به قصه گفتن و بعد اصول ساده و ترجمه و تفسیر كه الان 36 سال است كه قطع نشده است.




:: موضوعات مرتبط: بزرگان , ,
:: برچسب‌ها: خاطره حجت الاسلام قرائتی از مقام معظم رهبری , قرائتی , خامنه ای , رهبر , امام , خاطره ,
:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 23 / 10 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 29 صفحه بعد