خاطره حجت الاسلام قرائتی از مقام معظم رهبری
نوشته شده توسط : داش حسین

 

قبل از انقلاب جلسه‌ی ما وقتی رشد كرد و سی، چهل تا جوان شدند، ما موفق به زیارت مشهد‌الرضا علیه‌السلام شدیم. به امام رضا(ع) عرض كردم آمده‌ایم زیارت و باید زود برگردیم و به جلسه‌ی كاشان برسیم، ولی دوست داریم چند روزی در مشهد بمانیم. هنوز از حرم بیرون نیامده بودیم كه یك سید روحانی كه در آن زمان دبیر بود، من را دید. او من را می‌شناخت. گفت این‌جا سمینار دبیران تعلیمات دینی است و من به آن‌جا می‌روم، شما هم با ما بیا. من گفتم من كه دبیر نیستم. گفت باشد، بیا برویم.

ما به فلكه‌ی آب رفتیم و منتظر تاكسی بودیم كه یك ماشین ترمز كرد. یك روحانی پشت فرمان بود. آن سید را شناخت و سوارش كرد. ما را هم سوار كرد. بعد معلوم شد این روحانی عزیز دكتر باهنر است؛ نخست‌وزیر شهید دولت شهید رجایی. بنده اسم دكتر باهنر را شنیده بودم. وقتی این دوست ما به ایشان گفتند كه این قرائتی است، گفت عجب! شما در كاشان جوان‌ها را جمع می‌كنید؟

خلاصه پشت سر آقای باهنر به سمینار رفتیم. دیدیم جمعیت سنگینی از دبیران تعلمیات دینی جمع شده‌اند و افرادی را دعوت كرده‌اند؛ از جمله دكتر بهشتی، استاد مطهری، آقای خامنه‌ای و ... ما صحنه را كه دیدیم، گفتیم می‌شود 5 دقیقه هم به ما وقت بدهید؟ من یك طرحی دارم. گفتند باشد. رفتیم روی سن و گفتیم. آنها هم خیلی پسندیدند.

صادقی نامی هم بود در آن جلسه كه بعد از انقلاب نماینده‌ی مشهد شد و شهید شد. ایشان چهل دقیقه وقت داشت كه وقتش را به من داد. من آنجا معركه‌ای گرفتم از بحث‌های درجه‌ی یك‌مان. جمعیت هم بسیار خندیدند. بعد از این بحث، حضرت آقای خامنه‌‌ای آمدند. خب من آن‌وقت ایشان را نمی‌شناختم. گفتند من یك مسجدی دارم در مشهد؛ مسجد امام حسن مجتبی(ع) كه رژیم آن را تعطیل كرده است. من منبرم ممنوع است. شما بیا و بعد از نمازِ من همین تخته‌سیاه را بگذار و كلاس‌داری كن. الان هم بیا برویم خانه‌ی ما.

از همان جلسه آیت‌الله خامنه‌ای ما را برد خانه‌اش. چند شبی در خانه‌‌ی ایشان می‌خوابیدم و صبح‌ها در مسجد صحبت می‌كردم. به این ترتیب آغاز آشنایی ما با ایشان این بود كه ما به امام‌رضا(ع) متوسل شدیم كه جلسه می‌‌خواهیم. سیدی ما را از حرم به فلكه‌ی آب برد و از فلكه‌ی ‌آب به همراه شهید باهنر به سمینار رفتیم، از سمینار به همراه آیت‌الله خامنه‌ای به خانه‌شان رفتیم. صبح جلسه‌ای برای بچه‌ها می‌خواستیم، شب جلسه برای جوان‌های انقلابی جور شد و این آشنایی ما ادامه پیدا كرده است.

برگرفته شده از:

 

www.leader-khamenei.com




:: موضوعات مرتبط: بزرگان , ,
:: برچسب‌ها: خاطره حجت الاسلام قرائتی از مقام معظم رهبری , قرائتی , خامنه ای , رهبر , امام , خاطره ,
:: بازدید از این مطلب : 384
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 23 / 10 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: