«اي كساني كه ايمان آوردهايد صبر داشته باشيد و يكديگر را به صبر واداريد و ارتباط با يكديگر بر قرار كنيد و تقواي خدا پيشه كنيد شايد رستگار و پيروز شويد»
(آل عمران 200)
يكي از واژههايي كه همانند بسياري از واژههاي اسلامي دستخوش تحريف شده و از آن برداشتي غلط و استعماري كردهاند واژۀ صبر است، كه آن را به معناي تحمل ناگواريها و تن به ذلت و خواري سپردن و در برابر فقر و محروميت و ظلم و استبداد شكيبا بودن گرفتهاند و كساني هم كه روحيۀ مبارزه با نابسامانيها و درگيري با دشمن را ندارند اين معني را ترويج نمودهاند. اين گونه برداشت بيشتر از ضعف و ناتواني كساني است كه دست به سينۀ، اسير جريانات غير الهي شدهاند، در صورتي كه امام (ع) صبر را شجاعت ميداند. از ديدگاه قرآن و روايات صبر به معني خويشتنداري، شجاعت و استقامت و سعۀ صدر و وسعت نظر، عفت، پاكي، قناعت و مقاومت و ثبات و اطمينان نفس در راه حق آمده است. در انتظار تحقق وعدۀ الهي بودن، هموار نمودن ناهمواريها و پشت پا زدن و مقاومت در برابر انگيزههاي شر آفرين و فسادآور از ويژگيهاي صبر است، و به طور خلاصه از حدود هفتاد آيه در قرآن در مورد صبر آمده و رواياتي كه در اين زمينه بوده است به خوبي روشن ميگردد كه صبر چيزي جز پايداري براصول مكتب و مقاومت و مبارزه در راه تكامل نيست.
بر گرفته شده از:
روحيه مقاومت و تحمل زنان- نسبت - به شهادتها در كربلا درس ديگر نهضت بود. اوج اين صبوري و پايداري در رفتار و روحيات زينب كبري«ع» جلوه گر بود.
افشاگريهي زنان و دختران كاروان كربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدينه پاسداري از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهي پراكنده به تناسب زمان و مكان.