شیطان
نوشته شده توسط : داش حسین

خیر و شر

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»!  لبخند زد.  پرسیدم: چرا می خندی؟      
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»  پرسیدم: مگر چه کرده ام؟
گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»

با تعجب پرسیدم: پس چرا زمین می خورم؟
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: پس تو چه کاره ای؟
پاسخ داد: "هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد"

 

بر گرفته شده از:

ژورنالیست.پرسیان بلاگ.ای ار

 

 





:: موضوعات مرتبط: فراماسونری و هم پیاله ها , ,
:: برچسب‌ها: شیطان , ابلیس , لبخند , جنگ ,
:: بازدید از این مطلب : 897
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 5 / 8 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: